
رمان آنلاین جیران قسمت دوازدهم
رمان آنلاین جیران قسمت دوازدهم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_دوازدهم وحشت زده چشمانم را بستم نفس داغى به
رمان آنلاین جیران قسمت دوازدهم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_دوازدهم وحشت زده چشمانم را بستم نفس داغى به
رمان آنلاین جیران قسمت دهم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_دهم مهدعلیا که شاهد صحنه بود جلو
رمان آنلاین جیران قسمت نهم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_نهم صداى مهدعلیا برخاست که با عتاب
رمان آنلاین جیران قسمت هشتم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_هشتم بد به دلم آمد، بى صدا
رمان آنلاین جیران قسمت هفتم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_هفتم در کنار مهدعلیا نشسته دمى به
رمان آنلاین جیران قسمت ششم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_ششم همین که وارد اتاق شدم قبله
رمان آنلاین جیران قسمت پنجم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_پنجم نگران بودم به بهانه ى واهى به
رمان آنلاین جیران قسمت چهارم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_چهارم مهدعلیا پس از تشویق من، انگشترى
رمان آنلاین جیران قسمت سوم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_سوم بازى سرنوشت چنین برایم مقدر نموده
رمان آنلاین زمستان بی بهار قسمت سی و یک ابراهیم یونسی داستانهای نازخاتون مادر بزرگ می گوید:« زیاد آنجا
برای “آدمها”
چه آنها که برایت “عزیزترند”
چه آنها که فقط “دوستند”
خاطره های “خوب” بساز
آنقدر برایشان “خوب” باش که اگر روزی هرچه بود “گذاشتی” و “رفتی”
در “کنج قلبشان” جایی برایت باشد
تا هر از گاهی بگویند: “کاش بود”
هر از گاهی دست دراز کنند و بخواهند “باشی”
هر از گاهی “دلتنگ” بودنت شوند
می دانم “سخت” است ولی تو “خوب باش”
یک جرعه حال خوب مهمان نازخاتون باشید
ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
استفاده از مطالب سایت نازخاتون فقط با لینک به سایت و ذکر نام نازخاتون مجاز می باشد